بلکه فرهنگ مالی و ذهنیت مدیران است. در بسیاری از بنگاههای کوچک، تصور بر این است که تامین مالی فقط از طریق بانک امکانپذیر است و فناوریهای جدید مانند SCF یا قراردادهای دیجیتال ریسکزا و پیچیده تلقی میشوند.
اجرای موفق SCF نیازمند همکاری همزمان بنگاهها، بانکها و نهادهای قانونی است. بانکها باید اعتماد به دادهها و اسناد دیجیتال را پذیرفته و ریسک را مدیریت کنند، بنگاهها باید فرایندهای مالی خود را شفاف کنند و نهادهای قانونگذار باید چارچوبهای حقوقی مطمئن فراهم کنند. تنها در این صورت SCF میتواند به یک ابزار واقعی برای افزایش نقدینگی و کاهش فشار مالی تبدیل شود.
دیگر تامین مالی زنجیرهای تنها یک ابزار نوین مالی نیست؛ بلکه یک رویکرد بنیادین برای مدیریت نقدینگی و ریسک در اقتصاد ایران است. این مدل میتواند به کاهش فشار مالی بر بنگاهها، افزایش کارایی بانکها و بهبود شفافیت زنجیره تامین منجر شود. با اجرای موفق SCF، حتی شرکتهای کوچک و تازهتاسیس هم میتوانند در محیطی پایدارتر و رقابتیتر فعالیت کنند. مسیر تکامل ابزارهای مالی از اوراق تجاری سنتی تا مدلهای زنجیرهای نشان میدهد که آینده تامین مالی در ایران، نیازمند نوآوری، دیجیتالسازی و همکاری بین بازیگران اقتصادی است.
انتهای پیام